به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از خبرگزاری مجتمع؛ در جهان امروز، هویت فرهنگی دیگر در قاب کتابهای خطی و دیوارهای سنتی خلاصه نمیشود؛ این هویت حالا در شبکههای اجتماعی، سایتها و حتی بازیهای ویدیویی نفس میکشد و زندگی تازهای پیدا کرده است. اما همین فضای دیجیتال که فرصتی برای حفظ و گسترش میراث فرهنگی جوامع اسلامی فراهم آورده، به میدان تازهای برای تهدید و نبرد نیز تبدیل شده است. دکتر عمران سالم، کارشناس اردنی امنیت اطلاعات و جرائم سایبری، در یادداشتی هشدار میدهد که جنگهای سایبری فقط زیرساختهای فیزیکی را هدف نمیگیرند، بلکه در پی تغییر چهره فرهنگی و شکستن پیوندهای اجتماعی جوامع اسلامی هستند؛ نبردی خاموش اما سرنوشتساز، که مرزهای هویت و باور را نشانه گرفته است؛
هویت فرهنگی جوامع اسلامی در عصر دیجیتال
هویت فرهنگی جوامع اسلامی، دیگر محدود به نمادهای مادی و سنتی مثل مساجد، نسخههای خطی و زبان عربی نیست؛ بلکه این هویت، در دنیای دیجیتال جان تازهای گرفته و در قالب شبکههای اجتماعی، وبسایتها و حتی بازیهای ویدیویی شکل و معنا یافته است.
این هویت دیجیتال در جلوههایی چون استفاده از نمادهای فرهنگی ـ مانند طرحهای هنر اسلامی در سایتهای میراث فرهنگی ـ و انتشار گسترده محتوای دینی، از خطبههای ضبطشده و تفسیرهای قرآنی گرفته تا فتاوای آنلاین، دیده میشود. همچنین حضور پررنگ زبان عربی با گویشهای مختلف، به ابزاری کارآمد برای حفظ سنتهای شفاهی تبدیل شده و تاریخ مشترک و دستاوردهای تمدن بزرگ اسلامی، از طریق آرشیوهای دیجیتال در دسترس، مستندسازی و برجسته میشود.
در دورهای که مرزهای دنیای واقعی و فضای مجازی در هم تنیدهاند، میدانهای نبرد دیگر به جغرافیای سرزمینها محدود نمیشود؛ بلکه فضاهای سایبری به صحنهای تازه برای جنگ تبدیل شدهاند. این نبردها، فقط زیرساختهای فیزیکی را هدف قرار نمیدهند، بلکه پیامدهای ویرانگرشان تا ژرفترین لایههای حیات اجتماعی پیش میرود و حتی حریم فرهنگی جوامع را در معرض تهدید قرار میدهد. در این میان، با شدت گرفتن «جنگهای سایبری»، جوامع اسلامی با چالشهای تازه و حساسی روبهرو شدهاند؛ چالشهایی که به طور جدی بافت فرهنگی غنی و متنوع آنها را در معرض خطر قرار میدهد.
ماهیت جنگهای سایبری و تأثیر آن بر فرهنگ اسلامی
جنگهای سایبری در اصل، نوعی نبرد هستند که در آن کشورها، گروهها و حتی افراد، با استفاده از توانمندیهای تهاجمی و دفاعی در فضای مجازی، به دنبال تحقق اهداف سیاسی، اقتصادی یا نظامی خود هستند. این حملات میتوانند زیرساختهای حیاتی را مختل کنند، دادههای حساس را سرقت ببرند، اطلاعات گمراهکننده منتشر کنند و بر افکار عمومی اثر بگذارند. در مورد جوامع اسلامی، تأثیر این نوع جنگها فراتر از تهدید امنیت ملی و اقتصاد است؛ چراکه میتواند هویت فرهنگی و ارزشهای بنیادین این جوامع را هدف بگیرد.
یکی از مهمترین آثار جنگهای سایبری بر فرهنگ، حمله به ارزشها و باورهای دینی و اجتماعی است. فضای مجازی میتواند به ابزاری قدرتمند برای نشر روایتهایی تبدیل شود که با ارزشهای سنتی اسلامی در تضاد است؛ روایاتی که نمادهای فرهنگی را تحریف میکنند و افکار و الگوهایی بیگانه با بستر اجتماعی این جوامع را ترویج میدهند. در قالب کارزارهای هدفمند در شبکههای اجتماعی و بسترهای آنلاین، محتوایی تولید و منتشر میشود که به دنبال از هم پاشیدن پیوندهای اجتماعی مبتنی بر دین و فرهنگ مشترک است و بذر تردید و تفرقه را در دل جوامع اسلامی میکارد.
اخبار جعلی؛ تهدیدی برای آگاهی فرهنگی جوامع اسلامی
از سوی دیگر، گسترش اطلاعات نادرست و اخبار جعلی نیز تهدیدی جدی برای آگاهی فرهنگی به شمار میآید. در بحبوحه این جنگهای سایبری، پلتفرمهای اینترنتی به ابزار نشر اطلاعات ساختگی تبدیل میشوند؛ اطلاعاتی که هدفشان تحریف واقعیتهای تاریخی و فرهنگی، دامن زدن به اختلافات فرقهای و قومی، و سست کردن اعتماد مردم به نهادهای دینی و فرهنگی است. این تحریف برنامهریزیشده حقیقت، میتواند به تدریج حافظه جمعی جوامع اسلامی را فرسوده کند و تصور آنها از هویت و میراث خود را تغییر دهد.
افزون بر این، ورود بازیگران خارجی به فضای سایبری جوامع اسلامی میتواند مسیر تحمیل الگوها و ارزشهای فرهنگی بیگانه را هموار کند. این نفوذ از طریق کنترل جریان اطلاعات و تأثیرگذاری بر محتوای دیجیتال در دسترس، تلاش میکند عناصر اصیل فرهنگی را به حاشیه براند یا حذف کند و به جای آن، مدلهای فرهنگی غربی یا دیگر الگوهایی را بنشاند که با بافت و ویژگیهای تمدنی جوامع اسلامی ناسازگارند.
تأثیر این مسئله تنها به محتوای ظاهری محدود نمیشود، بلکه به تصاحب دادههای فرهنگی و میراث دیجیتال هم کشیده میشود. هرچه ابعاد بیشتری از میراث فرهنگی اسلامی به فضای دیجیتال منتقل و ثبت میشود، این دادهها به هدف جذابتری برای حملات سایبری تبدیل میشوند. موزههای دیجیتال، کتابخانههای الکترونیک و سایتهایی که تاریخ و میراث را مستند میکنند، ممکن است در معرض هک، دستکاری یا حتی حذف قرار بگیرند؛ اتفاقی که یک خسارت سنگین برای حافظه فرهنگی جمعی به حساب میآید و توانایی نسلهای آینده را در ارتباط با ریشههای خود، تضعیف میکند.
افزون بر این، تأثیر الگوریتمهای جانبدارانه در نمایش محتواهای دیجیتال، چالش دیگری است. این الگوریتمها، چه آگاهانه و چه ناخواسته، ممکن است برخی صداها را برجسته کنند و برخی دیگر را به حاشیه برانند؛ در نتیجه، تصویری نادرست و کلیشهای از جوامع اسلامی شکل میگیرد که هم به تقویت پیشداوریهای منفی میانجامد و هم از تنوع و غنای واقعی فرهنگ اسلامی میکاهد.
برای مقابله با این چالشها، جوامع اسلامی باید راهبردهای جامع و هدفمندی را برای حفظ حریم فرهنگی خود در فضای سایبری در پیش بگیرند. این مسیر، هم به آگاهیبخشی دیجیتال به افراد و تقویت قدرت تفکر انتقادی و استفاده هوشمندانه از محتوا نیاز دارد، و هم به توسعه توانمندیهای دفاع سایبری برای محافظت از زیرساختهای دیجیتال و دادههای فرهنگی.
در کنار این اقدامات، همکاری میان نهادهای فرهنگی، رسانهای و دولتی برای شکل دادن به روایتهای فرهنگی دیجیتال اصیل و قدرتمند که بازتابدهنده تنوع و غنای فرهنگ اسلامی باشد، یک ضرورت است. همچنین باید از تولید محتوای دیجیتال باکیفیت، که ارزشهای مثبت فرهنگی را تقویت کند و در برابر اطلاعات جعلی و گمراهکننده بایستد، حمایت کرد.
راهکارهایی برای حفاظت از فرهنگ دیجیتال اسلامی
باید راهکارها و ایدههایی متنوع برای حفاظت از فرهنگ دیجیتال اسلامی در نظر گرفته شود؛ چرا که این مسئله، صرفاً یک چالش فنی نیست، بلکه نیازمند رویکردی فرهنگی و راهبردی است. برخی از این راهکارها عبارتاند از:
۱- راهاندازی پلتفرمهای اسلامی امن:
ایجاد شبکههای اجتماعی و بسترهای دیجیتال اسلامی با سرورهای بومی و رمزگذاریشده، به عنوان جایگزینی برای فیسبوک و ایکس (توییتر سابق). همچنین باید اسناد، نسخههای خطی و خطبهها با استفاده از فناوری بلاکچین ثبت و مستندسازی شوند تا از هرگونه دستکاری و تحریف در آینده جلوگیری شود.
۲- آموزش سواد انتقادی در فضای دیجیتال:
در مدارس و دانشگاههای اسلامی باید مهارتهای راستیآزمایی و بررسی صحت اطلاعات به دانشآموزان و دانشجویان آموزش داده شود و کمپینهای آگاهیبخشی، مانند «قبل از اشتراکگذاری، اطمینان حاصل کن» به راه بیفتد.
۳- ائتلافهای بینالمللی برای مقابله با جنگهای سایبری:
تشکیل یک ائتلاف سایبری اسلامی برای دفاع از زیرساختهای فرهنگی در فضای مجازی ضروری است؛ مثلاً باید نهادی زیر نظر سازمان همکاری اسلامی ایجاد شود تا ضمن حفاظت از سایتها و منابع فرهنگی، بر شرکتهای فناوری فشار بیاورد تا به حریم فرهنگی احترام بگذارند؛ از جمله اینکه حذف محتواهای عربی بدون بررسی انسانی، متوقف شود.
۴- بازآفرینی هویت اسلامی با زبان روز:
باید از ابزارهایی مثل بازیهای ویدیویی و واقعیت مجازی برای معرفی و گسترش میراث اسلامی بهره برد؛ برای مثال ساخت یک بازی درباره سفرهای ابنبطوطه. همچنین باید جوانان را به تولید محتوای فرهنگی خلاقانه و جذاب ترغیب کرد؛ محتوایی که بتواند با رسانههای غربی که در پی تضعیف و محو هویت اسلامی هستند، رقابت کند.
هویت دیجیتال؛ نبردی برای بقا، نه یک تجمل
تهدیدهای سایبری علیه هویت اسلامی، چیزی فراتر از یک هک گذرا و اتفاقی هستند؛ این حملات در واقع بخشی از یک جنگ جهانی هدفمند برای بازسازی ذهن و آگاهی انسانها بر اساس منافع قدرتهای بزرگ است. در چنین شرایطی، حفظ هویت دیجیتال نهتنها یک وظیفه ملی، بلکه یک وظیفه دینی بهشمار میآید؛ چرا که هرکس بتواند روایت میراث اسلامی را در فضای دیجیتال در دست بگیرد، آینده امت اسلامی را نیز تحت کنترل خود خواهد داشت. تنها راه نجات در این میدان، تبدیل هویت اسلامی از یک هدف آسیبپذیر به یک دژ مستحکم دیجیتال است که بتواند در برابر طوفانهای این عصر سایبری ایستادگی کند.
در پایان باید گفت: جنگهای سایبری، خطری واقعی برای حریم فرهنگی جوامع اسلامی بهشمار میآیند؛ چرا که فرسایش هویت دیجیتال، کمتر از فرسایش مرزهای جغرافیایی خطرناک نیست. با شناخت این تهدیدها و برداشتن گامهای پیشگیرانه برای ارتقای آگاهی دیجیتال و محافظت از فضای سایبری اختصاصی خود، جوامع اسلامی میتوانند میراث فرهنگی غنیشان را بهدرستی حفظ کنند و آن را به شکلی ایمن به نسلهای آینده در این دنیای دیجیتالِ رو به تغییر منتقل سازند.
در نهایت باید این حقیقت بهروشنی برای نسلها تبیین شود: هویت دیجیتال یک نبرد برای بقاست، نه یک تجمل!
https://ihkn.ir/?p=41020
نظرات