به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ استاد محمدتقی شهیدیپور، استاد درس خارج حوزه علمیه قم درس خارج فقه پول درباره نظام اقتصادی اسلام گفت: اینکه ما بگوییم اسلام نظام اقتصادی ندارد؛ یک سری احکام تعبدی است، اینها را مراعات کنید، بعد دیگر هر چی شد مهم نیست، این خلاف مفاد آیات و روایات است.
وی افزود: ما یک علم اقتصاد داریم که روشن است، علم اقتصاد راههای علمی برای مبارزه با تورم یا ایجاد رونق اقتصادی را نشان میدهد که اگر این کار را بکنید تورم پایین میآید اگر آن کار را بکنید رونق اقتصادی حاصل میشود و امثال آن. چقدر سود بدهید اقتصاد رشد میکند سود را کم کنید نتیجهاش چه میشود. این علم اقتصاد است و هیچ کس ادعا ندارد اسلام علم اقتصاد دارد. اصلا علم اقتصاد ناشی از تجربه است و اسلام دین آسمانی است برای هدایت انسانها. اصلا شأن اسلام بالاتر از این است که بخواهد به عنوان دینی که علم اقتصاد دارد یا علم طب دارد، بخواهد کار بکند. چون فراتر از زمانها و مکانها است. در این موارد، شرائط مختلف زمانها و مکانها تاثیر دارد.
استاد شهیدی پور تأکید کرد: اما مکتب اقتصادی که بگوییم اسلام ندارد این درست نیست. بالاخره اسلام وراء این احکام تعبدی، یک ارزشهایی را در مسائل اقتصادی مطرح کرده است. اگر ما فقط بگوییم احکام تعبدی داریم، حیل ربا جایز است، زکات هم اگر همان نُه مورد بود زکات میگیریم، نبود نمیگیریم، حالا مردم مبتلا به فقر بشوند ما وظیفهای نداریم، خدا خودش زکات را در نُه چیز قرار داده، ما بیاییم بگوییم زکات در بیشتر از نه چیز است؟ اگر بگوییم اسلام مکتب اقتصادی ندارد و یک سری احکامی است که ما اجراء میکنیم و به نتیجهاش کار نداریم، در این صورت قطعا اسلام نظام اقتصادی نخواهد داشت چون یک سری احکام تعبدی و شکلی است که باید این شکل را مراعات کنیم.
وی اظهار داشت: به قول مرحوم آقای تبریزی که خودشان طبعا طرفدار همین مطلب بودند که یک احکام تعبدی است، ظلم بودن ربا هم ظلم تعبدی بودن آن است چون خدا حرام کرده ظلم شده و الا اگر خدا حلال میکرد ربا را که ظلم نبود. «لاتَظلمون» چون خدا گرفتن سود را در قرض حرام کرده است؛ و لکن از راههای دیگر بیایید، به جای اینکه بگویید قرض به شرط سود میدهیم که ربا است بیایید جعاله بر قرض، مقترض بگوید من اقرضنی فله علیّ کذا و کذا.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم یادآور شد: ما میگوییم اسلام وقتی میگوید ربا نگیرید ظلم است، این نشان میدهد یک طرز تفکری دارد که این محتوا را ظلم میداند. عرفی نیست بگوییم این شکل ظلم است. این شکل را عوض بکنید ظلم نیست.
وی تأکید کرد: اسلامی که میگوید ما زکات را واجب کردیم تا فقر را در جامعه برطرف کنیم، اگر مصادیق زکات -که امروز درهم و دینار وجود ندارد و بقیه موارد هم اندک است- موجب برطرف شدن فقر در جامعه نشد این خلاف این است که «ان الله اشرک الفقراء فی اموال الاغنیاء و لو علم انه لایکفیهم لزادهم» یا آیه «کی لا یکون دوله بین الاغنیاء منکم». هدف از تشریع احکام اقتصادی که از ثروتمندان زکات بگیرند یا احکام دیگر این است که ثروت فقط در بین اغنیاء در گردش نباشد، دیگران هم از این اموال استفاده بکنند. زکات برای رفع فقر فقراء است و اگر وضع طوری بشود که رفع فقر فقراء نشود باید حاکم مسلمین جایگزینی درست کند که رفع فقر فقراء بشود. این اقتصاد اسلام را نظاممند میکند و دیگر نباید با تغییر شکل آن، نظام اقتصادی اسلام مختل بشود.
استاد شهیدی پور عنوان کرد: اینها یعنی نظاممند بودن اقتصاد دین. و این نظام باید حفظ بشود. اگر بناء باشد با تغییر شکل این نظام مختل بشود این کشف میکند آن تغییر شکلها مشکل دارد.
وی افزود: فقهایی که میگویند احکام دین، احکام تعبدی است حالا حکمتهایی دارد سر جای خودش و ما اگر این احکام تعبدی را رعایت کردیم و از راههای دیگری که خدا منع نکرده استفاده کردیم، دیگر کاری نداریم به اینکه نتیجهاش چه میشود. این یعنی اقتصاد اسلام نظام ندارد، مکتب اقتصادی در اسلام نداریم. و ما به نظرمان این خلاف مفاد آیات و روایات است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=26731
نظرات