به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها پیشنشست همایش بینالمللی «هوش مصنوعی؛ فرهنگ و علوم اسلامی» با موضوع «مطالعات و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی هوش مصنوعی با تاکید بر حوزه زن و خانواده» چهارشنبه ۲۳ اسفند در جامعه الزهرا سلاماللهعلیها برگزار شد.
حجتالاسلام و المسلمین سید امیر سخاوتیان؛ مسئول راهاندازی دانشکده مطالعات بنیادین هوش مصنوعی دانشگاه آزاد اسلامی قم گفت:
در سالهای اخیر پدیدهای به نام هوش مصنوعی در جهان مطرح شد ولی حقیقت امر این است تصورات غلطی از این پدیده در کشور ما هست که آن را صرفا امری فناورانه میبینند. هوش مصنوعی یک پدیده است، تحقق یافتنش به کمک فناوری است ولی خودش صرف فناوری نیست بلکه یک پدیده اجتماعی و انسانی است. اگر این مطلب را درست درک کنیم بسیاری از مسائل برای ما حل میشود.هوش مصنوعی محصول هشت دانش است. هوش
هوش مصنوعی برخاسته از هشت دانش است. آن هشت دانش سهتایش غیر علوم انسانی است، پنج مورد دیگر در علوم انسانی است. آن سه تا دانش که غیر علوم انسانی است عبارت است از: علم اعصاب، ریاضیات و علوم رایانه. این سه بیرون از علوم انسانی است. در کشور ما آنچه به چشم میآید علوم رایانه است و این اشتباه ماست.
هوش مصنوعی پدیدهای است متولد از هشت دانش که آن هشت دانش در غرب برای خودش ساختاری دارد و اگر ما بخواهیم این پدیده در کشورمان به حیاتش ادامه دهد یا باید با آن هشت دانش باشد یا باید دانشها را بومیسازی کنیم. یکی از آن هشت تا اقتصاد است. اگر ما بخواهیم این پدیده را بازسازی و بازتولید کنیم تا در جامعه ما به حیاتش ادامه دهد به جای اقتصاد باید فلسفه اخلاق بگذاریم.
بحث ما سناریوهای پیش روی هوش مصنوعی است. در این زمینه حدود ۲۴ سناریوی عمده در دنیا وجود دارد که وقتی آنها را ادغام میکنیم نهایتا به ۸ سناریوی اصلی میرسیم. بر اساس این سناریوها هوش مصنوعی به کار گرفته میشود. وقتی شخصی سناریونویسی میکند یک آرمانشهری را تصور میکند و میگوید میخواهم به آنجا برسم. برای این وضعیت آرمانی، یک طرح مینویسد تا گام به گام به طرف آن آرمانی که تعریف کرده است برسد.
سوال من این است وقتی در کشور خودمان میخواهیم از هوش مصنوعی استفاده کنیم چه آرمانی باید بنویسیم؟ اگر همان فناوری را بدون طراحی آرمانشهر خودمان استفاده کنیم به سمت آرمانشهری که دیگران طراحی کردند میرویم. هوش مصنوعی یک ابزار و یک پدیده است برای رسیدن به جامعه آرمانی که تعریف شده است. وسیله خیلی خوبی هم هست ولی ما چه سناریویی در جامعه خودمان برایش نوشتیم؟
برای سناریو باید حالت آرمانی حضور این پدیده در جامعه را ترسیم کنیم. مثلا نظام اجتماعی ما مبتنی بر خانواده است. هوش مصنوعی تا چه میزان میتواند نهاد خانواده را تقویت کند؟ جامعه ایران صرفنظر از اسلام و غیر اسلام، خانوادهمحور بوده است. همیشه در جامعه ایران پوشش مهم بوده است، حتی قبل از اسلام. با این فضا من چه جامعه آرمانی برای دنیای جدید باید طراحی کنم و این فناوری بر اساس آن جامعه آرمانی چه سناریویی را با خود به همراه خواهد داشت؟
دیدگاه من این است باید از فناوریهای هوشمند استفاده کنیم ولی نباید غافل شویم اگر قرار است از این فناوری استفاده کنیم باید با چه رویکردی باشد. باید جامعه آرمانی خودمان را طراحی کنیم و بر اساس آن سناریو بنویسیم. این نکته مهمی است.
مسئله این است که نگاه ما به فناوری و پدیدههای مبتنی بر فناوری اصلا ابزارانگارانه نیست. فناوری ارزشبار است و هر جا برود ارزش خود را میبرد. گاهی از مبدا ارزشی را میبرد و گاهی خودش ارزش تولید میکند. پس اصلا اینطور نیست که بگوییم این فناوریها تیغ دولبه است. من منکر استفاده از فناوری نیستم و خودم بیش از همه از فناوری استفاده میکنم ولی باید به این زوایا دقت کنیم.
باید بشناسید، باید بدانید این فناوری که استفاده میکنید چه ارزشهایی را با خودش میآورد. وقتی ارزشها را شناختید آن فناوری خادم شما میشود، اگر ارزشها را نشناختید شما اسیر فناوری میشوید. از فناوری استفاده کنیم ولی اسیر فناوری نشویم، برده فناوری نشویم. فناوری آمده به من خدمت کند نه اینکه من برده فناوری شوم. آشنایی با فناوری هم سطوح مختلف دارد. یک زمان ما به عنوان پژوهشگر و طراح فناوری هستیم ولی یک زمان پدر و مادر معمولی هستیم و کاربریم که باید نوع دیگری از آگاهی را داشته باشیم. بنابراین طراحی یک آگاهی میخواهد، مادری که در خانه است یک آگاهی میخواهد و همه یکسان نیستند.
اولین سناریو که غالب جهان دنبال آن است آرمانشهروندی و آزادیخواهی است. این سناریو به این معنا است که تمام موجودات حاصل از فناوری و هوش مصنوعی اعم از رباتها، سایبورگها که بخشی از بدنشان طبیعی و بخشی ربات است و اپرونها که اطلاعات روی ژنهای آنها بارگزاری شده است به عنوان یک شهروند در جامعه حضور دارند و هر کس تلاش بیشتری کرد و سرمایه بیشتری دارد برتر است. در اینجا انسانهای طبیعی در حاشیه قرار میگیرند چون به کلانداده دسترسی ندارند.
در ادامه نشست محمدرضا قاسمی؛ دبیر ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه بیان کرد:
زمانی که رهبری بر موضوعی تاکید میکنند چند اتفاق میافتد؛ اتفاق اول برگزاری نشست و همایش درباره آن است، اتفاق دوم ایجاد نهاد و تشکیلات برای آن است، اتفاق سوم شتابزدگی و غفلت از نکاتی است که ایشان مورد تاکید قرار دادند. در هوش مصنوعی هم دارد این اتفاق میافتد.
این فناوری در اداره آینده دنیا نقش دارد و ما هم برای اداره آینده دنیا برنامهای از جنس تمدن نوین اسلامی داریم. کجا باید پژوهش کند که نسبت میان هوش مصنوعی و تمدن نوین اسلامی چیست. ما از یک نظر باید توجه داشته باشیم تمدن نوین اسلامی را به عنوان آینده قطعی مورد نظر قرار دهیم و از سوی دیگر هوش مصنوعی دارد آیندهسازی می کند و ضرورت دارد ما نسبت میان این دو را بررسی کنیم.
توجه کشور در این دو سال به ابعاد اساسی هوش مصنوعی نبوده است و هنوز ما شاهد هستیم همان راه غلطی که در زمینه فضای مجازی پیش گرفتیم، در هوش مصنوعی دنبال میکنیم. راه غلط آن راهی است که به ما نشان میدهند و قرار نیست ما خودمان راه را ببینیم. اگر چیزی را برای ما توصیف کردند برای معرفت به آن پدیده همان توصیف کافی است؟ قطعا خیر.
الآن برخی هوش مصنوعی را ابزار مینامند ولی خود این افراد هم اذعان دارند که هوش مصنوعی صرف ابزار نیست. هوش مصنوعی که پایگاه داده آن از ما نباشد، بستر فناوری آن از ما نباشد کدام مسئله از مسائل انقلاب اسلامی را حل میکند؟ ما باید دنبال فناوری باشیم که جنس مسائل انقلاب اسلامی را درک کند. اگر نگاه ما به این پدیده صرفا ابزارگرایانه باشد اگر بیست سال دیگر هم پیش برویم مقلد خواهیم ماند.
https://ihkn.ir/?p=37100
نظرات