به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، دکتر حمیدرضا مقصودی، عضو هیأت علمی دانشگاه قم، در یادداشتی مطرح کرد؛
واقعیتهای اقتصادی
بندرهای ایلات و حیفا کاملا متوقف شدند و نظام کشتیرانی به سمت سرزمینهای اشغالی کاملا به حالت تعطیل درآمد. پالایشگاه حیفا و نیروگاه اشدود از کار افتادند و مشخص نیست پالایشگاه چه زمانی بتواند به چرخه برگردد و رساندن برق و سوخت به بخشهای زیادی از سرزمینهای اشغالی متوقف شد. ۵۰ هزار منزل مسکونی، دهها پادگان نظامی، موسسه وایزمن و دهها مرکز استراتژیک اسرائیل ضربات سهمگینی خوردند. دولت صهیونیستی مجبور شد دهها میلیارد دلار برای جبران کاهش ارزش سهام در بورس هزینه کند و میلیاردها دلار از ذخایر دلاری بانک مرکزی اسرائیل برای جلوگیری از ریزش شکل به بازار وارد شد.
در ایران اما نظام سوخت و برق با قوت کار خود را ادامه دادند و علیرغم سفرهای بیسابقه در روزهای اول جنگ، سیستم هیچ توفقی نداشت. رژیم جرات حمله به پالایشگاههای سوخت را نداشت و ضربه کوچکی که به یکی از پالایشگاههای جنوب وارد شد ظرف یک هفته جبران شد. در ایران کمتر از یک میلیارد دلار برای جبران کاهش ارزش بازار سرمایه هزینه شد. کاهش ارزش پول هم طی تدابیری بدون هزینههای کلان قابلیت جبران دارد.
واقعیتهای اجتماعی
جامعه صهیون به عنوان یک جامعه قاتل، با نامردمهایی بیرحم و وحشی، غیرقابل تعامل، بیخانواده و منفور معرفی شدند و حملات مردم در کشورهای مختلف دنیا به افرادی که دارای پاسپورت اسرائیلی هستند به شدت افزایش یافت. اسرائیلیها حتی از ورود به رستورانها نیز محروم شدند و مردم دنیا به دیده نفرت به آنها نگاه میکنند. از هم گسیختگی در میان بدنه اجتماعی اشغالگران به شدت افزایش یافت و درگیریهای میان افرادی که بیش از یک خانواده به یک حزب سیاسی تعلق دارند به اوج رسید.
اما جامعه ایرانی به انسجامی رسید که تنها در اوایل انقلاب آن را تجربه کرده بود. مردم کشورهای منطقه و علمای اسلامی در حمایت از جمهوری اسلامی ایران یا بیانیه دادند یا سخنرانی کردن یا تجمع و چنین وحدتی در دهههای اخیر در منطقه بیسابقه بود. در اروپا و آمریکا و دانشگاههای مختلف جهان، پرچمهای ایران بر سر دستها گرفته شد و ایرانیان به عنوان قهرمان به دنیا معرفی شدند.
واقعیتهای فرهنگی
مردم ایران یک بار دیگر روحیه شجاعت، دشمنستیزی، استقلال، خودباوری، اصالت و عدالتخواهی را تجربه کردند. اولویتهای فرهنگی مردم ایران در این دشمنشناسی عمیق بازیابی شد و مردم ایران مسیر پیشرفت فرهنگی خود را به وضوح دیدند. روحیه همیاری مردم در عبور از این بحران تقویت شد. و مردم در شهرهای مختلف، پذیرای افرادی بودند که تصمیم گرفتند موقتا از مناطق خطر دور شوند. این اتفاق اربعینی این بار در شهرهای شمالی کشور نیز به وضوح تجربه شد.
در سرزمینهای اشغالی اما ترس از ایران در میان اشغالگران بسیار تعمیق شد. به دلیل نبود انسجام و پیچیدگی اجتماعی، تنها پناهگاه اشغالگران، پناهگاههای زیرزمینی بود. محلی که امکان ماندگاری اندکی دارد و پس از چند روز ماندگاری، محلی میشد برای زد و خورد و دعوا. خروج از سرزمینهای اشغالی شدت گرفت و پیامدهای این جنگ در افسردگی و سرخوردگی، تا مدتها همراه با اشغالگران است.
واقعیت های سیاسی
در بعد سیاسی با مدیریتی که انجام شد، برای دنیا اثبات شد که آمریکا و اسرائیل عهد شکن هستند و اعتماد کشورها و دولتهای دنیا نسبت به تعاملات سیاسی با این دو رژیم به شدت کاهش یافت. دولتهای منطقه حداقل در ظاهرا به شدت از ایران حمایت کردند و نتوانستند در این همگرایی منطقهای، حمایت خود از ایران را بروز ندهند. مرز اصلاحطلب و اصولگرا در میان مردم از بین رفت و برادری سیاسی و ملی و دینی حاکم شد.
واقعیتهای نظامی
همه سرزمینهای اشغالی زیر ضربه شدید قرار گرفت و هر اشغالگری که پناهگاه در اختیار داشت، بسیاری از اوقات در این ۱۲ روز را در پناهگاه طی کرد. نقطهای از اسرائیل نبود که درگیر جنگ نشود و افرادی که در آنجا زندگی میکردند، خطر و انفجار را تجربه نکرده باشند. سیستم پدافندی اسرائیل کاملا از کار افتاد و همه هدفهای درون رژیم برای ایران دستیافتنی شد. پدافند رژیم خود به آفند ایران علیه سرزمینهای اشغالی تبدیل شد و ضرباتی که به ایران وارد میشد، توسط جنگندههایی بود که از جایی خارج از رژیم به پرواز در میامدند.
لذا آفند و پدافند رژیم کاملا از کار افتاد. آمریکا که برای کمک به رژیم وارد میدان شد بلافاصله پاسخ خود را دریافت کرد و مجبور شد با ارسال پیام ذلت و ضعف از ایران درخواست آتشبس کند. ابهام رسانهای موجود، حکایت از سقوط جنگندههای پیشرفته آمریکایی دارد. خبری که هرگز تکذیب نشد، در حالی که تکذیب آن میتوانست در جنگ شناختی، موفقیت بالایی برای آمریکا و اسرائیل داشته باشد.
واقعیتهای امنیتی
با وجود ضربه امنیتی که ایران علیالخصوص در ترور سرداران خورد، ارتش نفوذی سرویسهای آمریکایی، اروپایی و اسرائیل درون ایران متلاشی شد و ایران در چند روز توانست تا این نفوذیها راخنثی کند. قدرت همه این سرویسها درون ایران نیز شناسایی شد. اما نفوذ جبهه مقاومت به عمق سرزمینهای اشغالی، هرروز ادامه دارد و ضربات کارامد هر روز در حال وارد شدن به اسرائیل است. حماس در روزهای اخیر عملیاتهایی انجام میدهد که شباهتهایی به عملیات ۷ اکتبر دارد. با این وجود، هنوز رژیم صهیونیستی ادراکی از قدرت امنیتی ایران در سرزمینهای اشغالی ندارد.
طبعا در این موضوع، ما هم اطلاع چندانی نداریم اما اطلاعات آشکارشده، حکایت از آیندهای درخشان برای فضای امنیتی جمهوری اسلامی دارد.
واقعیتهای سایبری
یکی از گمانهها این است که انگیزه رژیم برای ورود به جنگ، جبران ضربه شدیدی بود که در نفوذ امنیتی و سایبری به رژیم شد و میلیونها سند به طور کاملا امن از رژیم خارج شد. در این جنگ، تنها موفقیت رژیم، حمله به زیرساختهای سایبری بانکهای سپه و پاسارگاد بود که با ضربه امنیتی که در هفته قبل از آن خورده بود قابل مقایسه نبود. هک پدافند ایران در روز اول، بلافاصله جبران شد و ظرف چند ساعت پدافند ایران فعال شد اما هک پدافند رژیم تا ناکارامدسازی کامل تا روز آخر جنگ ادامه داشت. هکرهای جبهه مقاومت تا امروز همواره حملههای خود را ادامه دادهاند و موفقیتهای آنها هرروز در حال گزارش شدن است.
https://ihkn.ir/?p=42376
نظرات