به گزارش خبرنگار پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح، محمدامین مهدیزاده، پژوهشگر حوزه مطالعات جنسیت در یادداشتی برای اندیشکده رهیافت مطرح کرد:
این مسئله امروز فقط یک آسیب اجتماعی یا موضوع انتظامی نیست، بلکه همزمان در چند سطح جریان دارد: تجربههای واقعی و گاه تلخ برخی زنان و کودکان، اختلافنظرهای جدی در سطح قانونگذاری و سیاستگذاری، و در نهایت، فشارهای رسانهای و گفتمانی که از بیرون و درون کشور بر این حوزه وارد میشود. همین همزمانی باعث شده است که مواجهه با خشونت علیه زنان به یک مسئله حکمرانی تبدیل شود. مسئلهای که نمیتوان با واکنشهای مقطعی یا نسخههای آماده به آن پاسخ داد. در این شرایط دستگاه سیاستگذاری باید نشان دهد چگونه میتواند هم از کرامت و امنیت زنان صیانت کند و هم چارچوب خانوادهمحور و ارزشمدار خود را حفظ نماید، بدون اینکه در دام دوگانههای جعلی و مفاهیم وارداتی بیفتد.
بیانات رهبر انقلاب در این زمینه، مسیر کلی را روشن میکند. ایشان در سال ۱۴۰۲ با تأکید بر امنیت زن در خانواده، صراحتاً خشونت خانگی را غیرقابل قبول دانسته و راه مقابله با آن را در کنار فرهنگسازی، در وضع قوانین سخت و بازدارنده معرفی میکنند: «راهش قوانین سخت است؛ من بارها این را گفتهام… بایستی مجازات سختی متوجّه مردی بشود که در داخل خانه برای زن محیط ناامن به وجود میآورد؛ در بیرون خانه هم همینجور». این نگاه نشان میدهد که حاکمیت نمیتواند نسبت به خشونت بیتفاوت باشد یا آن را به حوزه توصیههای اخلاقی محدود کند.
از سوی دیگر، هشدار ایشان در سال ۱۳۹۶ درباره الگوگیری از غرب، ناظر به خطری است که همچنان پابرجاست. اینکه مفاهیم و تعاریف، بدون توجه به زمینه فرهنگی و دینی، وارد قانونگذاری شوند و در عمل به تضعیف سازوکارهای عقلانی خانواده منجر گردند: «مراقب باشند که باز همان فرهنگ غربی را نخواهند اینجا پیاده کنند… اینکه چه چیزی خشونت است و چه چیزی خشونت نیست، از غرب نبایستی تعلیم گرفته بشود. از منطق عقلانیِ خود ما، از فکر اسلامیِ خود ما بایستی فهمیده بشود و دانسته بشود» بنابراین، سیاستگذاری مطلوب باید دو شرط همزمان «قانون سخت و بازدارنده» برای تأمین امنیت زنان، هم «تعریف بومی و اسلامی» برای جلوگیری از استحاله مفهومی خانواده را داشته باشد.