در این نشست، چهار نفر از اساتید به ارائه دیدگاههای خود در موضوع “رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده، “ضرورت و ابعاد بحث از رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت”؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمود نوذری ، عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، “کارآمدسازی مدرسه در راستای تحولات عصری: چالشها و راهکارها”؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود اسماعیلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، “فلسفه فرهنگ مقاومتی”؛ و حجت الاسلام و المسلمین دکتر عباس آینه چی، عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده، موضوع “درونیسازی ارزشها در نظام تعلیم و تربیت و خانواده” را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
حجتالاسلام دکتر عباس آیینهچی عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده در ادامه ایننشست موضوع “درونیسازی ارزشها در نظام تعلیم و تربیت و خانواده” را مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: معنای مثبتی از مقاومت در این همایش مد نظر است و معنای منفی روانشناختی، انفعال یا مقاومت در برابر هر نوع تغییری اعم از مثبت و منفی مورد نظر نیست. منظور از مقاومت حفظ، تقویت و انتقال ارزش دین اخلاقی، بسط دین اخلاقمحور و تبدیل تهدیدهایی که تحولات جدید ایجاد کرد به فرصتهایی برای شکوفایی ارزشهای اخلاقی است.
وی ادامه داد: ارائه مباحث در راستای برش روانشناختی نسبت به رویکرد مقاومتی در نظام تعلیم و تربیت و خانواده در انتقال ارزشهای اخلاقی در چهار محور قرار دارد. نخست تعریف و جایگاه بحث درونیسازی در روانشناسی، دوم ضرورت و اهمیت انتقال ارزشها و درونیسازی ارزشها توسط خانواده و نظام تعلیم و تربیت، سوم چگونگی و چهارم چیستی.
*درونیسازی یک ارزش یعنی چه؟
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: بحث از دوگانه درون و بیرون همواره در روانشناسی مورد بحث بوده است و گاهی اوقات با عنوان درونیسازی و برونیسازی که در تحول شناختی پیرامون باشد مطرح است. منبع کنترل درونی و منبع کنترل بیرونی به عنوان یک متغیر شخصیتی، اسناد درونی و بیرونی، انگیزش درونی و بیرونی، جهتگیری مذهبی درونی و جهتگیری بیرونی و … از نمونههای دوگانه درونی و بیرونی هستند. یکی از حوزههای تخصصی مربوط به تعلیم و تربیت و روانشناسی آموزشی و تربیتی است که درونیسازی در نظام آموزشی برای متخصصان این حوزه مهم است و پژوهشهای فراوانی نیز در این زمینه انجام گرفته است.
حجتالاسلام آیینهچی اضافه کرد: درونیسازی یعنی درونی شدن یک ارزش و جای دهی آن در سامانه ارزشی فرد به گونهای که آن ارزش در ساختار درونی کنترل کننده رفتار فرد قرار گیرد. در حقیقت درونیسازی هنجارهای اخلاقی سطحی از پذیرش و سازگاری باورها، ارزشها، نگرشها و معیارها به مثابه چیزهایی است که متعلق به خود فرد است؛ فرایندی که ارزشها از راه عوامل بیرونی به فرد داده میشود و با اعمال فرد یکی میشود و جزو وجدان فرد قرار میگیرد. درونیسازی به طور خلاصه یعنی فرایندی ذهنی که به وسیله این فرایند ویژگیها، باورها، احساسها و نگرشها در درون فرد جا میگیرد.
*نظام «خانواده» و «تعلیم و تربیت» نخستین نهادهای تأثیرگذار بر شکلگیری شخصیت افراد هستند
وی مطرح کرد: رویکردهای مختلف روانشناسی نیز تعاریف متفاوتی نسبت به درونیسازی دارند مانند روانتحلیلگری که درونیسازی را شامل فرایند ادغام یک رابطه ابژه در درون روان میداند که رابطه خارجی را در درون به عنوان یک پدیده درونروانی بازتولید میکند مانند درونیسازی رابطه بین پدر و فرزند که در درون، رابطه دو ساختار شخصیتی بازتولید میشود. در بحث ساختار شخصیت عنوان میشود که در درون چه اتفاقی میافتد که شخصیت را میسازد. دیدگاه رفتاری، دیدگاه انسانینگر، رویکردهای شناختی، دیدگاه شناختی- رفتاری و … هر کدام به نوعی مسئله را بررسی میکنند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده اضافه کرد: نقش و اهمیت جایگاه خانواده و نظام تعلیم و تربیت که نخستین نهادهایی هستند که کودکان با آن روبرو میشوند و پایهریزی ساختار شخصیت در این دو نهاد شکل میگیرد در راستای درونیسازی ارزشهای اخلاقی و شکلگیری شخصیت کودکان از مهمترین محورهای مورد بحث است. اگر پذیرفته شود که نظام خانواده و نظام تعلیم و تربیت در شکلدهی شخصیت تأثیرگذار هستند بحث بر این مسئله واقع میشود که چگونه باید این کار را انجام داد. باید بررسی کرد که آیا صرفاً با دادن اطلاعات این اتفاق رخ میدهد یا نمیدهد. چه زمانی گسست نسلی رخ خواهد داد؟
*گسست نسلی هنوز رخ نداده و جامعه فقط با اختلاف نسلی مواجه است
حجتالاسلام آیینهچی عنوان کرد: امروزه اختلاف نسلی به وقوع پیوسته ولی هنوز گسست نسلی رخ نداده است. باید بررسی کرد که آیا گسست نسلی اصلا اتفاق میافتد یا نمیافتد و اگر قرار است به وقوع بپیوندد زمان آن کی خواهد بود. فرق گسست نسلی با اختلاف نسلی این است که اگر در هر سه عنصر اساسی هرم هویت اریکسون یعنی باورها، ارزشها و نگرشها و همچنین الگوهای رفتاری اختلاف ایجاد شود و لایههای زیرین نیز دارای هیچ نقطه مشترکی نباشد گسست نسلی رخ میدهد ولی اگر در الگوهای رفتاری تفاوت وجود داشته باشد و دو لایه زیرین یعنی باورها، ارزشها و نگرشها با هم اشتراک داشته باشند صحبت از اختلاف نسلی به میان میآید.
وی اذعان کرد: هرچه اختلاف بین نسلها بیشتر شود فضای تخاطب بیشتر درگیر میشود و نسلهای مختلف نمیتوانند با هم صحبت کنند. برای پیشگیری از وقوع گسست نسلی و برطرفسازی تهدید آن از سر جامعه، ضروری است خانوادهها به سمت انتقال ارزشها، نگرشها و نظام باورها حرکت کند تا در لایههای زیرین هویت و شخصیت، اشتراک بین نسلها را بتوان حفظ کرد و کار را پیش برد. مقاومت شرط تحقق این مسئله است.
*ضرورت طراحی الگویی توانمند در سطح دانش، بینش و توانش
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده مطرح کرد: زمانی میتوان گفت نظام اخلاقی در جامعه با موفقیت وظیف خود را انجام داده است که سه بخش دانش، بینش و توانش موفق عمل کند. بعد شناختی دانش را تولید میکند، بعد عاطفی بینش و بعد روانی- حرکتی توانش را. برای اینکه بتوان در هر سه مورد موفق عمل کرد باید سنجید که چگونه میتوان الگویی را طراحی کرد که موفقیت در هر سه سطح حاصل شود و ارزشهای اخلاقی وقتی به نسل بعد منتقل میشود در مقام عمل نیز ظهور و بروز کند. برخی افراد ممکن است دانش را داشته باشند ولی به مرحله عمل نرسند. عمل با رفتار فرق میکند و چیزی است که سه مبنای نظری یعنی مبنای شناختی، گرایشی و ارادی- اختیاری دارد. زمانی میتوان از عمل اخلاقی صحبت کرد که هر سه مبنای مورد اشاره را داشته باشد و تصمیمگیری در مقام انتخاب رخ دهد؛ برای رساندن جامعه به این نقطه الگوهای مختلفی مانند توصیفی مطرح شده است که از فرایند درونی شدن ارزشها بحث میکند و پنج مرحله دارد که شامل دریافت، پاسخدهی، ارزشگذاری، سازماندهی و تشخص میشود. هر کدام از این مراحل خود یک زیرمرحله دارد. با توجه به تحولات عصری باید الگویی پویا و سیال طراحی شود که بتوان نسل بعدی را به سطح مرحله آخر یعنی تشخص رساند. تشخص مرحلهای است که یک ارزش جزو جهانبینی فرد میشود و پایداری مهمترین شاخص این الگو است. در بحث انتقال ارزشها و تربیت نسل بعدی باید به الگویی دست یافت که در همه سطوح مورد اشاره بتواند موفق عمل کند.
*تنها «نظام ارزشی دینی» صلاحیت جایگیری در ساختار شخصیت افراد دارد
حجتالاسلام آیینهچی ادامه داد: ۶ نظام ارزشی در بحث شخصیت و شکلگیری شخصیت مطرح است و افراد ممکن است ترکیبی از این ۶ نظام ارزشی داشته باشند ولی در هر فرد ممکن است یک مورد از این نظامهای ارزشی غلبه کند. ۶ نظام ارزشی شامل نظام علم و دانش، ارزشهای سیاسی، زیباییشناختی، اقتصادی، اجتماعی و ارزشی دینی است. باید روشن شود کدام یک از این نظامها توسط خانوادهها قرار است درونیسازی شود و ساختار شخصیتی نسل بعد را شکل دهد.
وی تصریح کرد: در بین نظامهای ارزشی موجود، نظام ارزشی دینی است که صلاحیت دارد در ساختار شخصیت جای بگیرد و سامانه ارزشی فرد مبتنی بر این نظام واقع شود. برای رساندن افراد به مرحله تشخص باید نظام ارزشی دینی ایجاد شود چرا که اولاً دین با تمام جنبههای زندگی انسان مرتبط است، در هر بخشی از زندگی حرفی برای گفتن دارد و میتواند فرد را در تمام جنبههای تعاملاتی با دنیا راهنمایی و یاری کند و دوماً دین با عالم نامحدود فوق طبیعی ارتباط دارد و نظام ارزشی دینی ساخته دست بشر نیست. سایر نظامهای ارزشی ساخته و پرداخته دست بشر هستند و نظامهای مصنوعی محدود و ناقص هستند و محکوم به زوال خواهند بود. بر این اساس تنها نظام ارزشی که میتواند به شخصیت وحدت بدهد و سلامت ایجاد کند نظام ارزشی دینی است، البته نظام ارزشی که با جهتگیری مذهبی درونی باشد نه بیرونی. نظام ارزشی که جهتگیری بیرونی داشته باشد مربوط به انسانهای بیمار است. افراد سالمی که شخصیت یکپارچه دارند کسانی هستند که نظام ارزشیشان دینی از نوع درونی است.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: برای مقاومسازی خانوادهها باید به سمت درونیسازی ارزشها حرکت کرد. روایتی از امام جواد علیهالسلام وارد شده است مبنی بر اینکه « مومن نیازمند سه خصلت است: توفیق از جانب خدا، واعظی از نفس خود و پذیرفتن نصیحت کسی که او را نصیحت کند»، این روایت به خوبی بیان کرده است که انسان هم به واعظ درونی و هم به واعظ بیرونی نیاز دارد و تا زمانی که واعظ درونی شکل نگیرد شخصیت محکم مومن واقعی شکل نمیگیرد.
انتهای پیام/
نظرات