به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ آیت الله مهدی هادوی تهرانی در بخشی از درس خارج مکتب و نظام سیاسی اسلام که ۱۴ مهرماه برگزار شد، در پاسخ به مدعیان نبود اقتصاد اسلامی، بیان داشت: شبههای با عنوان «اقتصاد اسلامی نداریم» که توسط برخی دوستان مطرح میشود، ناشی از ناآشنایی با برخی مسائل است. گاهی این شبهه از زبان یک اقتصاددان که دانش و تحصیلات اقتصادی دارد، بیان میشود. در این حالت، هرچند این نظر نادرست است، اما بهعنوان نظر شخصی او مطرح میگردد. این افراد بر این باورند که اقتصاد به رفتار مصرفکننده میپردازد و تفاوتی نمیکند که مصرفکننده مسلمان باشد یا مسیحی.
آیت الله هادوی در ادامه گفت: گاهی این سخن از زبان افرادی که فاقد تخصص و آشنایی با علم اقتصاد هستند، مطرح میشود. یکی از این افراد گفته بود: «عدهای برای برگزاری درس اقتصاد اسلامی نزد من آمدند و به آنها گفتم که برای این مسئله به سوئیس بروید و هر کاری آنها انجام میدهند، شما هم انجام دهید.»
ایشان در ادامه افزودند: این سخنان نشان میدهد که این افراد شناختی از علم اقتصاد ندارند همچنین نمی دانند منظور ما از اقتصاد سرمایهداری دقیقاً کدام بخش آن است.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم، در پاسخ علمی به این افراد، توضیح داد که در علوم انسانی، هر علمی به دو دسته «توصیفی» و «هنجاری» طبقهبندی میشود. علم توصیفی از نظر آنها به معنای توصیف یک پدیده است؛ مثلاً اینکه مصرفکننده هنگام افزایش یا کاهش قیمت چه واکنشی نشان میدهد. غربیها ادعا میکنند که در توصیف پدیدهها بدون پیشفرض عمل میکنند.
آیتالله هادوی تهرانی ادامه دادند: علم هنجاری به علمی اطلاق میشود که بر اساس پذیرش یک سری ارزشها شکل میگیرد. طبقهبندی اقتصاد به سرمایهداری، کمونیسم و سوسیالیسم نیز در حوزه علم هنجاری قرار میگیرد؛ زیرا هر یک از این مکاتب، برخی هنجارها را پذیرفتهاند و بر اساس آنها بایدها و نبایدهای اقتصادی را مشخص میکنند.
ایشان در تشریح علم هنجاری گفتند: بهعنوان نمونه، سرمایهداری بر این باور است که انسانها از نظر توانایی اقتصادی متفاوت هستند؛ بنابراین باید در تحصیل درآمد نیز تفاوت داشته باشند. به این معنا که زمینهای فراهم میشود تا فردی که توانایی بیشتری برای کسب درآمد دارد، سود بیشتری ببرد و فردی که توانایی کمتری دارد، سود کمتری به دست آورد. از دیدگاه سرمایهداری، اقتصاد آزاد یعنی همین. جمله «انسانها از نظر توانایی اقتصادی متفاوت هستند» ناظر به واقعیات است و سرمایهداری از یک ریشه فلسفی شروع میکند.
ایشان با اشاره به باور کمونیسم مبنی بر این که هرچند انسانها از نظر تواناییها متفاوت هستند، اما از نظر نیازها یکساناند، ادامه دادند: همه انسانها نیازمند غذا، مسکن و سایر ضروریات زندگی هستند، و این بیان نیز ناظر به واقعیت است. با توجه به اینکه نیازها یکسان است، در اقتصاد باید امکانات بهصورت برابر میان افراد تقسیم شود. این مکتب را بهعنوان جامعه بیطبقه معرفی میکنند.
آیتالله هادوی تهرانی در جمعبندی مطالب بیان کردند: با توجه به آنچه گفته شد، مشخص میشود که مکاتب اقتصادی هنجارهایی را پذیرفتهاند و بر اساس آن توصیههای اقتصادی میکنند. اکنون وقتی ما از مکتب و نظام اقتصادی اسلامی صحبت میکنیم، در واقع به بخش هنجاری اقتصاد اشاره داریم. بنابراین، افرادی که میگویند «اسلام اقتصاد ندارد» و مطرح میکنند که در اسلام به موضوعاتی مانند عرضه و تقاضا پرداخته نشده است، باید به این نکته توجه کنند که مسائلی مانند عرضه و تقاضا در بخش توصیفی علوم انسانی قرار میگیرند و قرار نیست عنوان «اسلامی» داشته باشند. آنچه باید عنوان «اسلامی» داشته باشد و از اقتصاد اسلامی انتظار میرود، مباحث بخش هنجاری است.
استاد هادوی در خاتمه بحث خود بیان کردند: بهعنوان نمونه، اسلام رفاه عمومی را بهعنوان یکی از اهداف خود معرفی کرده است، به این معنا که همه افراد جامعه باید از یک حداقل رفاه بهرهمند باشند. یکی دیگر از اهداف اسلام، تعدیل ثروت است، به این معنا که فاصله طبقاتی در جامعه باید به حد قابل تحملی کاهش یابد. این بیانات اسلام ناظر بر هنجارها و ارزشها هستند و هدفشان توصیف عملکرد اقتصادی نیست، بلکه به ارائه چارچوبهای ارزشی و هنجاری میپردازند.
https://ihkn.ir/?p=38645
نظرات